صدایت را پایین نیاور
رضا مسلمیزاده
«قدرت فساد میآورد و قدرت مطلق، فساد مطلق» این جمله فیلسوف و مورخ انگلیسی «لرد اکتون» یکی از معروفترین نقلقولها در عالم سیاست است که در جامعهی ایران هم شیوع قابل توجهی پیدا کرده است. درستی این جملهی حکیمانه که حدود 140 سال پیش نوشته شده است، دستکم به لحاظ تجربی اثبات شده است و حتا یک مورد که خلاف آن را اثبات کرده باشد، در کل جهان پیدا مینشود. سوءاستفاده از قدرت حتا در سطوح بینافردی و خانواده هم رخ مینمایاند و باید برای مهار قدرت تدبیری اندیشید. از همین رو آباء دموکراسی کوشیدهاند با نظریهی تفکیک و استقلال قوا از یکدیگر، از تمرکز و تجمع قدرت جلوگیری کنند و همچنین از راه انتخابات و صندوق رای اولا تا حد ممکن این قوا را به زیر اراده و نظارت عمومی درآورند و ثانیا چرخش آزاد قدرت را فراهم بیاورند تا قدرت در یک جا لانه نکند و فاسد نشود.
شوراهای شهر یکی از نمونههای توزیع قدرت در جامعه است. شوراها که در عنفوان جنبش دوم خرداد متولد شدند، نمونهی خوبی از چرخش قدرت و پرهیز از تجمع قدرت در افراد خاص است. پاگیری این شوراها به خودی خود اتفاق ارزشمندی است، هر چند که از آغاز تاکنون موانع بسیاری بر سر راهشان بوده و عملا به شوراهای شهرداری تنزل یافتهاند. شوراها خوباند حتا اگر مثل شورای کنونی شهر سیرجان از دل انتخاباتی پر حرف و حدیث و از صندوقهایی آغشته به رایهای آلوده سر برآورده باشند. بودنشان به از نبودنشان است، حتا اگر فقط یک بار از تریبون آن ندای حقخواهی بلند شود. این خاصیت دموکراسی است که با تقسیم قدرت برای صداهای مختلف فرصت ایجاد میکند و از فساد و استبداد رای جلوگیری به عمل میآورد. پس زنده باد دموکراسی! حتا در شکل نیمبند آن و استوار باد قدمهایی که برای تحکیمش میکوشند و بریده باد دست و نیتهای پلیدی که این نهال نورسته را تاب نمیآورند چرا که مانع غارتگری ایشان است. البته مخالفان دموکراسی لزوما صاحبان دست و نیتهای پلید نیستند. بخشی از لایههای محافظهکار و سنتی جوامع، دموکراسی را پدیدهای شیک و غربی و احیانا غیرشرعی میپندارند که صرفا بر آتش تفرقه و تشنج در جامعه میدمد و «ارادهی خلق» را بر «ارادهی حق» تقدم میبخشد و مایهی فساد و اباحهگری است. جز دعای خیر برای ایشان کار دیگری نمیتوان کرد، چرا که پای چوبین استدلال در برابر برهان قاطع تعصب همواره لنگیده و سخت بیتمکین نموده است.
باری در آخرین جلسهی شورای شهر سیرجان و در حاشیهی انتخابات سالانهی هیئترییسه، ابوذر زینلی عنان سخن از کف بداد و سخنانی بر زبان راند که نیازمند تداوم و پیگیری است. جامعه ایرانی از ظلم و فساد و تبعیض در رنج است. هرازگاهی از گوشهای بوی آزاردهنده رانت و اختلاس و دزدی مشام دلبستگان انقلاب و ملک و ملت را میآکند. گویی از نای جان روح جمعی ملت ایران ندای «دیگر بس است» به آسمان میرسد. دفاع از حقوق ملت و بیتالمال امروز ضرورتی است که با سرنوشت نظام گره خورده است و دلسوزان و دلبستگان واقعی به آن اگر دیر بجنبند جز پوستهای بیرمق بر جای نخواهد ماند.
حرفهای ابوذر زینلی نیازمند بررسی و پیگیری است. رسممان این است که هرازگاهی که خبری از راه میرسد، چند روزی هیجان زده در اطرافش هلهله و آشوب بپا میکنیم و بعد هم فراموشش میکنیم. امیدوار باشیم که این بار به دور از آشوب و هیجان مرسوم این حرف را تا حصول نتیجه پیگیری کنیم. ابوذر زینلی یا نباید این حرف را میزد یا حالا که حرف زده باید پای گفتههایش بایستد و البته این وظیفهی او به تنهایی نیست. باقی اعضای شورای شهر هم وظیفهی پیگیری دارند. نهادهای اجرایی شهرستان هم حق ندارند ساکت از این ماجرا عبور کنند. نهادهای نظارتی و قضایی هم باید به وظیفهی ذاتی خویش در صیانت از بیتالمال بکوشند. مطبوعات هم نمیتوانند در لاک غفلت بخزند. حتا اگر حرفهای ابوذر زینلی در آستانه انتخابات و با اغراضی دیگر گفته شده باشند، چیزی از اهمیتشان کم نمیشود. این حرفها یا حقیقت دارند یا ندارند. مهم این است که حقیقت روشن شود و حتا به قدر دیناری هم که شده حق به صاحبانش بازگردد. ای خوشا ایام انتخابات که از آن میتوان برای آشکار کردن بخشی از حقیقت جاری در زیر پوست شهر بهره جست.
رسواکردن سوءاستفادهکنندگان از پست و مقام وظیفهی دشواری است. متاسفانه بخشی از قوانین ما راه را برای رسواکردن دزدان و غارتگران هموار میکند. این قوانین نه در سنت اسلامی و سیرهی امیرالمونین جای دارند و نه در کشورهای پیشرفتهی جهان با توسل به آنها اجازه داده میشود تا ابردزدها و ابرغارتگران مدتها در کنف حمایتهای قانونی بخورند و ببرند و به ریش خلایق بخندند. و از آن بدتر اگر شهروند یا روزنامهنگاری به مدرک و سندی دال بر خیانت و دزدی دست یافت، یا با توسل به زور و اگر نشد حربه قانون خفهاش کنند. باور کنیم اگر مطبوعات از آزادی برخوردار بودند، فساد در جامعهی ایران نه آن بود که هست.
اگر برترین جهاد کلمهی حق نزد حاکم ستمکار است، لابد میتوان با بسط این حدیث نبوی، فریاد زدن بر سر مفسدان اقتصادی و رسواکردن ایشان را هم مجاهدهی در راه خدا به شمار آورد. متاسفانه جامعهی محافظهکار ما یاد گرفته است با ساکت کردن صدای منتقد و معترض به حل مسایل در پستوهای معامله بیندیشد. در تصاویر منتشر شده از جلسهی شورای شهر شیخحسن خدامی که بغل دست ابوذر زینلی نشسته است، برای آرام کردن ابوذر زینلی تلاش میکند. اکثر ما مثل حسن خدامی هستیم و خود ابوذر زینلی هم اگر کس دیگری این حرفها را بر زبان میآورد، احتمالا برای آرام کردنش میکوشید. در شرایط بغرنج کنونی ما به رفتار ابوذر زینلی نیازمندتریم یا به کاری که حسن خدامی میکرد؟
بنده به هیچکدام از اعضای حاضر در شورای شهر کنونی سیرجان رای ندادهام اما گمان میکنم در انتخابات آیندهی شورای شهر میتوانم به ابوذر زینلی اصولگرایی رای بدهم که بنا به وظیفهی شرعی و قانونی که بر دوش خویش احساس میکند، به جای رضایت مادر به رضای خدا و شهروندان میاندیشد. حتا اگر این احساس وظیفه فقط همین یک بار اتفاق بیفتد، کفایت میکند.
در همین جلسه که ابوذر زینلی عنان سخن رها کرده است، اسماعیل خواجویی با تندی به او میگوید: «صدات رو پایین بیار». در خواست بنده از ابوذر زینلی برخلاف ایشان است: «صدایت را پایین نیاور!» این در خواست تعدادی از شهروندان است. برای اصلاح وضعیت نامطلوب کنونی که همگیمان از بابتش در رنج و نالهایم، به تداوم این صدا نیازمندتریم. این صدا نباید پایین بیاید. استقرار حق و عدالت صدایی رسا و بدون لکنت میخواهد. هر شهروند میتواند به رساتر شدن این صدا یاری برساند. شاید شور حماسی محرم است که ما را به فریاد زدن میخواند تا با تأسی به حسین اندکی از بار مذلتی که بر گردنمان افتاده بکاهیم.
هفتهنامه شماره ۶۳۹ | ۶ بهمن ۱۳۹۹
گزیده اخبار
- متهمان مجهولالهویه
- دستورالعمل مراسم عزاداری محرم ابلاغ شد
- از خاکسترِ آتشنشینان
- کنکور در سالنهای ورزشی برگزار شود
- استخرهای قاتل
- این احتمال وجود دارد که برخی والدین دانشآموزان را به مدرسه نفرستند
- سنگ قبر خودم را هم آماده کردهام
- چشم امید شهرداری سیرجان به نیوجرسی
- شغل اصلی
- این وحشتناک است
- عدم استقبال کرمانیها از تسهیلات مشاغل آسیب دیده از کرونا