معاون توسعه و برنامهریزی فرمانداری سیرجان در گفتوگو با پاسارگاد اعلام کرد:
120 میلیارد تومان برای سیرجان
شرکتهای معدنی منطقهی گلگهر قرار است طی سه سال این مبلغ را هزینه کنند
ناصر صبحی
بحث مسئولیتهای اجتماعی شرکتهای اقتصادی واقع در سیرجان همیشه از مباحث مورد علاقه مردم بوده است. بسیاری از سیرجانیها معتقدند شرکتهای این منطقه چندان به مسئولیتهای اجتماعی خود عمل نمیکنند و ناهنجاریها یا کمبودهای مشهود در شهر را دلیل استدلال خویش میدانند. به همین بهانه به سراغ محسن آرش؛ معاون توسعه و برنامهریزی شهرستان سیرجان رفتیم تا پیرامون عمل به مسئولیتهای اجتماعی توسط شرکتها گفتوگویی داشته باشیم. این گفتوگو با مباحث مربوط به برنامهریزیهای عمرانی حاصل از عمل به مسئولیتهای اجتماعی شرکتها شروع و به مباحث زیستمحیطی و در انتها به فرهنگ ختم شد. محسن آرش طولانی پاسخ میدهد و خود نیز با خنده به این موضوع اشاره میکند و میگوید دلیلش این است که میخواهد به طور کامل در جریان تمام جزئیات باشیم.
تعریف شما از مسئولیتهای اجتماعی چیست؟
معمولا شرکتهای بزرگ صنعتی-معدنی که در مناطق مختلف فعالیت دارند، در راستای وظایفی که در قبال شهروندان آن منطقه دارند، یک سری کارهای عالمالمنفعه انجام میدهند. این کارها الزام قانونی ندارد اما مسئولیتی است در قبال اجتماع. این شرکتها آلایندگی و عوارضی برای مناطق دارند و طبیعی است در قبال این تبعات یک سری مسئولیت اجتماعی را تقبل کرده، مثلا در مسایل فرهنگی، ورزشی یا عمرانی ورود کرده و به زیرساختها کمکیکنند و در کشور بسیار متداول است. در سیرجان منطقه عمومی گلگهر از جمله خود این شرکت، گهرزمین، جهان فولاد، توسعه آهن فولاد، میدکو و ایمیدرو از شرکتهای بزرگی هستند که در راستای مسئولیتهای اجتماعی کارهای خوبی انجام دادند.
ماجرای اختصاص اعتبار 120 میلیارد تومانی نیز بر همین اساس است؟
بله. با پیگیریهایی که از سمت فرمانداری و نماینده شهرستان در سطح سازمان ایمیدرو (سازمان توسعه و نوسازی صنایع معدنی ایران) انجام شد، اوایل امسال پرداخت مبلغ 120 میلیارد تومان توسط پنج شرکت بزرگ مستقر در محدوده گلگهر سیرجان شامل شرکتهای گلگهر، گهرزمین، فولاد ایرانیان که جزو هلدینگ میدکو است، صنایع معدنی ماهان و ایمیدرو که خودش در سیرجان معدن دارد، تصویب شد.
اختصاص این مبلغ به چه صورت است؟
تعهد داده شده که در سه سال، مجموعا مبلغ 120 میلیارد تومان جهت تکمیل پروژههای عمرانی شهرستان سیرجان هزینه کنند.
تعهد هر شرکت چه میزان است؟
گلگهر 45 میلیارد، میدکو، گهرزمین و ایمیدرو هرکدام 20 میلیارد و ماهان 15 میلیارد که جمع کل، 120 میلیارد تومان میشود.
نحوه اجرای پروژهها چگونه است؟
اولویتبندی توسط فرمانداری انجام شد و لیست را آماده کرد. تمام پروژهها، پروژههای نیمهتمام دولتی است که بر اساس اهمیت و اولویتی که برای نیازهای عمومی مردم دارد، در نظر گرفته شدهاند. در این مورد چون مبلغ طی سه سال هزینه خواهد شد، ما باید اولویت سالیانه را هم مشخص کنیم. مثلا گلگهر که تعهدش 45 میلیارد تومان است، در سه سال و هر سال 15 میلیارد تومان باید هزینه کند.
شهرداری مشمول این مبالغ میشود؟
شهرداریها هم هستند چون منظور از دولتی، عالمالمنفعه بودن پروژههاست. خیلی از پروژهها متعلق به شهرداری سیرجان و شهرهای اقماری است؛ شامل بهداشت، آب، راه یا زیرساختهای شهرکهای صنعتی. جمعا 97 پروژه است که اعلام شده و توزیع بین شرکتی را هم ما انجام دادیم و گفتیم که هر شرکت کدام پروژهها و هر پروژه در کدام سال باید اجرا شود.
تصور نمیکنید کمکهای این شرکتها به شهرداریها موجب شده شهرداریها بحث درآمدهای پایدار را چندان جدی نگیرند؟
اتفاقا ما به شدت مخالفیم که برای هزینههای جاری و پرسنلی به شهرداریها کمک شود. یکی از بانیان این قضیه بنده بودم و موضوع را هدایت کردم. تاکید ما در پروژههای عمرانی است. اگر هم مشمول شهرداری میشود، به این معنی نیست که پولی به شهرداری داده شود و برود برای هزینههای جاری مصرف کند. ما پروژه تعریف کردیم، بازدید میشود و براساس پیشرفت فیزیکی، صورت وضعیت مشخص و پرداخت میشد. به طور مثال ما 500 میلیون تومان برای ورودی هماشهر؛ محورکرمان از ابتدا تا انتهای هماشهر که خاموش است، در نظر گرفتیم. اینجا هم از نظر ایمنی و هم زیباسازی به عنوان ورودی شهر باید روشناییاش درست شود که تا پایان سال انجام خواهد شد. پنج و نیم کیلومتر از روشنایی محور فرودگاه و بهسازی باند قدیم و نصب تابلو و علایم جزو پروژههاست. میخواهم بگویم ما پروژهمحور کار کردیم. به هیچوجه اجازه ندادیم از این اعتبار برای هزینههای جاری شهرداری یا ادارت استفاده شود.
آیا پیمانکاران از طریق سامانه کشوری ستاد انتخاب خواهند شد؟
بله. سازوکاری که تعریف کردیم کاملا در چارچوب قوانین و مقررات است. بخشنامههای متعددی داشتیم، جلسات توجیهی با مدیرانعامل داشتیم. طی چند ماموریت بنده به تهران رفتم و مسایل را مشخص کردیم. به طور مثال به گهرزمین اعلام کردیم، خرید تجهیزات آزمایشگاهی واحد آموزش دانشکده علوم پزشکی سیرجان جهت جذب دانشجوی پزشکی به مبلغ 3 میلیارد تومان. ما همه زیرساختها را برای جذب دانشجوی پزشکی داریم اما به تجهیزات آزمایشگاهی نیاز داشتیم. احداث ساختمان و راهاندازی بخش ویژه نوزادان در بیمارستان امام رضا 3 میلیارد تومان، خرید، نصب و راهاندازی امآرآی دولتی در بیمارستان امام رضا 3 میلیارد تومان، احداث ساختمان، خرید، نصب و راهاندازی آنژیوگرافی در بیمارستان امام رضا 11 میلیارد تومان، جمع پروژهها 20 میلیارد تومان است. براساس اولویتبندی، سال اول مربوط به آزمایشگاه و بخش ویژه نوزادان است. گهرزمین اعلام کرد علاقه دارد در حوزه بهداشت و درمان هزینه کند. ما 20 میلیارد تومان در این بخش پروژه معرفی کردیم. ایمیدرو علاقهمند در بحث زیرساختهای راه بود. میدکو یا فولاد ایرانیان هم مشارکتش در بحث راه بود که واقعا هزینه سنگینی دارد و البته مواردی مثل احداث تقاطع غیرهمسطح در میدان مادر. حالا یا شهرداری یا شرکت پیمانکار میگیرد و کار انجام میشود.
پس شرکت میتواند راسا برای انجام پروژه اقدام کند؟
بله. مشخصا میدکو اعلام کرد خودمان پیمانکار میگیریم. مثلا برای جاده فرودگاه و تقاطع باسفهرجان طرح دادند. برآوردها انجام و مسایل فنی آماده شده و توسط خود میدکو به مناقصه گذاشته شد. پیمانکار فرودگاه مشخص شده و تعهد این است که ظرف 3 ماه پروژه را جمع کند.
یکی از مسایل در اجرای پروژهها بحث گرانی و افزایش هزینههاست. اگر نرخ نهایی بیشتر از برآورد شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
قطعا اینگونه خواهد شد. عددهایی که ما دادیم مربوط به سال 97 و ابتدای 98 بود. همین الان هم قطعا دچار تغییر شده و افزایش بها خورده. به طور مثال برای محور فرودگاه یک میلیارد و 500 میلیون برای بهسازی، روکش و نصب علایم باند قدیم پیشبینی کردیم اما امروز 3 میلیارد تومان برآورد شده است. قطعا پیشبینی ما از تورم پایینتر بود. در نتیجه باید با توجه به اهمیت پروژهها عمل کنیم و مجبور به حذف پروژههای ریزتر هستیم. شاید در سالهای آینده بتوانیم برای پروژههای باقیمانده یا کسریخورده دوباره رایزنی کنیم و توافق جدید ایجاد شود.
احتمال دارد پروژهای مثلا تا 80 درصد پیشرفت فیزیکی...
نه. پروژه باید جمع شود. نمیخواهیم پروژههای نیمهتماممان، نیمهتمامتر بشوند.
اگر کسری بودجه آوردید دوباره بحث رایزنی خواهد بود؟
نه. رقم پروژه را افزایش میدهیم و یک پروژه دیگر را عقب میاندازیم. براساس پولی که داریم حتما باید پروژه تمام شود. مثلا براساس تعهد میدکو تا پارسال چهار پروژه قرار بود انجام شود اما الان آن را در دو پروژه آوردیم.
از این پنج شرکت که بگذریم، سایر شرکتها تمایلی به حضور یا حمایت نداشتند؟
ببینید، شما برایتان سوال است که چرا جهانفولاد، توسعه آهن، نظمآوران، گهرروش یا شرکتهای منطقه ویژه اقتصادی نیستند. توافقی که انجام شده در حد وزارت صمت با پیگیریهای فرماندار و نماینده بوده و این شرکتها صنایع معدنی هستند. یعنی شرکتهایی هستند که هم معدن دارند و هم صنایع معدنی. مثلا جهان فولاد معدن ندارد. گندله از گلگهر وارد و تبدیل به آهن اسفنجی و در نهایت به شمش تبدیل میشود. البته در کنار اینها اگر به بحث معین اقتصادی توجه کنید، پاسخ سوال شما را میتوانیم بدهیم. شرکتهایی که نام بردیم نقششان معین اقتصادی در بحث اقتصاد مقاومتی است. مثلا شرکت گلگهر معین کل شهرستان سیرجان و بردسیر، جهانفولاد معین بخش بلورد، شرکت نظمآوران معین بخش گلستان، شرکت گهرروش معین زیدآباد و شرکت توسعه آهن فولاد معین بخش مرکزی ما است.
شرکتهایی که معین اقتصادی شهرستانهای دیگری جز سیرجان و بردسیر هستند، چه؟
فقط گهرزمین است که قبلا توافق کرده معین شهرستان منوجان باشد. ما هم راضی نیستیم چون شرکت در اینجا دارد کار میکند. اثرات معینهای بخشهای سیرجان کاملا مشهود است. از بحث توانمندسازی و پرداخت وام و... این شرکتها الزامی نداشتند که مثلا بیایند و به جوانان ما تسهیلات دو درصد بدهند. آنها در راستای همان مسئولیتهای اجتماعیشان عمل کردهاند.
پس فقط گهرزمین است که مسئولیتهای اجتماعیاش را در خارج از سیرجان انجام میدهد؟
بله. گهرزمین به دستور استاندار وقت؛ آقای رزمحسینی معین اقتصادی شهرستان منوجان شد. پیرو این اتفاق آقای مکیآبادی؛ فرماندار وقت و آقای حسنپور جلسهای با آقای تقیزاده مدیرعامل گلگهر داشتند، قرار شد گلگهر معین اقتصادی شهرستان سیرجان و بردسیر باشد و شرکتهای زیرمجموعه طبق تدابیر ستاد اقتصاد مقاومتی شهرستان معین هر بخش شهرستان باشند.
ماجرای شرکتهای منطقه ویژه اقتصادی چیست؟ برای مردم سوال است که چرا نامشان در بحث مسئولیتهای اجتماعی چندان دیده نمیشود؟
کمتر حاضر شدند در این بحث وارد شوند. البته شرکتهای بزرگ منطقه مثل الجی، فریکو یا تصفیه شکر مسایلی داشتند و ما هم در جریان مشکلاتشان هستیم. مثلا الجی در بحث تحریمهایی که پیش آمد، واقعا گرفتار مسایل داخلی خودش است. خیلی از نیروهایش را تعدیل کرده چون نمیتوانسته قطعات را وارد کند یا تصفیه شکر بحرانهایی مربوط به تهیه مواد اولیه داشته یا شرکت فریکو بحثها و مسایل کارگری داشته است. در خیلی از مسایل به صورت موردی کمک کردهاند اما اینکه به عنوان معین باشند یا مسئله خاصی را پوشش بدهند، نه. شما انتظاری که از مجموعه عظیم گلگهر دارید، نمیتوانید از شرکت فریکو یا تصفیه شکر داشته باشید. حجم گردش مالی و توان یک شرکت باید مورد توجه باشد. البته ما توقع داریم شرکتها در حد توان خود کمک کنند.
شما به مشکلات شرکت ال جی پس از تحریمها اشاره کردید اما قبل از تحریمها یا دوران برجام هم الجی فعالیت قابل ذکری نداشت.
حالا شاید کوتاهی از مسئولان شهرستان بوده که کمتر سراغشان رفتند و خود این شرکتها هم کمتر تمایل نشان دادند ولی خب، ببینید من صادقانه میگویم که مسئولیت اجتماعی الزام قانونی ندارد. همه چیز بستگی به همت، تلاش و تمایلی که مدیران شرکتها به خدمات اجتماعی دارند، خلاصه میشود.
انتقادی وجود دارد که سرمایهگذاریها در سیرجان بیش از حد به سمت معادن است.
ظرفیت سیرجان، ظرفیت معادن است.
شهر، مناطق، مراتع و کوهها در حال تخریب نیستند؟
نه. ضوابط به هر حال اجرا میشود. خودم یکی از طرفداران مباحث زیستمحیطی هستم. همیشه به روسای اداره محیطزیست تاکید میکنم فعالیتهای صنعتی و معدنی باید انجام شود چون مسیر رشد و توسعه شهر سیرجان است ولی این به این معنا نیست که ما ضوابط محیطزیستی را نادیده بگیریم. اینکه گفتید کوه تخریب میشود، بله. در فعالیت معدنی لاجرم باید جایی را بردارند؛ چارهای نیست. وقتی ما 45 درصد ذخایر سنگآهن کشور را در سیرجان داریم، نمیتوانیم نادیده بگیریم و بگوییم کوه برداشته میشود یا چاله عظیمی به عمق 300 متر ایجاد میشود. این تخریبها هستند ولی در کنارش مثلا گهرزمین که گود بزرگی دارد، آمده روی باطلههایی که روی هم انباشه شده و انگار کوه جدیدی ایجاد شده، جنگلکاری کرده است. یعنی گودال عظیمی ایجاد و ماده معدنی در حال اخراج هستند، تولید ثروت شده و افراد زیادی مشغول به کار شدهاند و در عین حال جنگل بزرگی نیز در حال ایجاد است. یا نوار سبزی که گلگهر با درختان سازگار با منطقه در حال ایجاد است. اگر شما هم مدیر تصمیمگیر باشید، به صرف حذف پوشش گیاهی یک منطقه، نمیگویید کار معدنی انجام نشود. این فعالیتها با اخذ تمام مجوزها و کاملا در چارچوب انجام میشود. ما میتوانیم شرکتها را ملزم کنیم به اینکه تمام موارد محیطزیستی را رعایت کنند و هیچ مماشاتی انجام نمیشود. مواردی هم بوده که رعایت ضوابط نشده و برخورد قضایی هم شده. متعدد هستند اما نمیخواهم اسم ببرم.
اما به طور مثال در منطقه کوه تمبور با توجه به تمرکز بیش از حد معادن و عملیاتهایی که روی کوهها انجام میشود، آینده روشنی برای محیطزیست و آن منطقه و کوههایش نمیشود متصور بود.
من به طور مشخص نمیتوانم پاسخ بدهم ولی سازمان صنایع و معادن به عنوان متولی واحدهای تولیدی شن و ماسه مجوز میدهد و اگر این سوال را دارید از صنایع و معادن استان باید بپرسید چون کارها در آنجا متمرکز است و اینگونه نیست که ما در شهرستان تصمیمگیر باشیم یا اداره صمت ما بخواهد مجوزی بدهد. کل پروندهها و صدور مجوزها در استان است. دلیلی که من هم پرسیدم به قول شما چرا اینجا را قرق کردهاند، به خاطر این بوده که قبلا سالهای متمادی رودخانه تنگوییه بوده و شن و ماسه از چهارگنبد که سرچشمهاش است، آنجا انباشت شده و محل خوبی برای واگذاری زمین به شن و ماسهایها شده. دغدغه شما به جاست همیشه این تعارضات بین طرفداران محیطزیست و معدنکاران بوده اما چارهای نیست. باید از ظرفیتها استفاده کنیم. الان شاید بزرگترین مشکل مملکت بحث اقتصادی و اشتغال است.
برآورد شما از 30 یا 40 سال آینده که ذخایر معدنی تمام شود، چیست؟ آیا شهری به اسم سیرجان همچنان وجود خواهد داشت؟
بله. قطعا سیرجان با مسیر توسعهای که دارد یک شهر اول در صنایع معدنی و به طور مشخص با ورود آب خلیج فارس، قطب فولادی کشور خواهد شد. چون چرخه تولید را کامل داریم. معادن سیرجان زیاد است. این بحثها در جلساتی که با مدیران گلگهر هم داشتیم، مطرح شده. به نظر من تا چند دهه آینده معادن ما جوابگوی صنایع ما خواهند بود اما فرض کنید اگر روزی در سیرجان سنگآهن نداشته باشیم، کارخانه هست، سنگ را از جای دیگری میآوریم. چون دوستان گلگهر در سطح کشور و حتا خارج از کشور در حال عملیات اکتشاف هستند. قطعا ارزش افزودهای که در اینجا ایجاد میشود باعث خواهد شد کارخانه تولیدش را انجام دهد و اشتغال حفظ شود.
اتفاقا یکی از مباحث همین اشتغال است. یعنی آیا در چند دهه آینده با موج شدید بیکاری مواجه نخواهیم شد؟
قرار نیست همهجا کارخانهدار، معدندار باشد. اتفاقا ما به این کارخانهها محقتر هستیم. اینکه چرخه تولید فولاد را چند وقت پیش تکمیل کردیم در حقیقت باید سالهای اول انقلاب انجام میشد. چرا صنایع فولادی رفت اصفهان درحالیکه ما محقتر بودیم. اگر منطق ماجرا را نگاه کنید، جای صنایع فولادی در سیرجان بود چون ما معدنش را داشتیم. توجیه داشت به جای اینکه ماده معدنی را ببریم شهر دیگر، کارخانهاش را اینجا بزنیم. اتفاقا این کار خیلی دیر انجام شد. به صراحت میگویم اگر من تصمیمگیر بودم، اگر یک مدیر دهه 60 و 70 این شهر بودم، قطعا پیگیری و حمایت میکردم که صنایع فولاد و چرخه تولیدش در سیرجان شکل بگیرد. آب مورد نیاز تولید فولاد در سیرجان در آینده از پروژه خلیجفارس و فاضلاب تامین خواهد شد. کنسرسیومی با شرکت گلگهر، مس و چادرملو تشکیل شده و در فاز اول، آب خلیجفارس در اوایل سال 99 وارد سیرجان خواهد شد.
فقط برای مصرف صنعت؟
بله و در صورت نیاز برای شرب. تعهد این کنسرسیوم این است که آب شرب مورد نیاز شهرستانهای طول مسیر خط یعنی حاجیآباد، سیرجان، سرچشمه و بعد به سمت یزد در صورت نیاز تامین شود. به قیمت روز پول آب را میگیرند.
پس این آب خیلی گران خواهد بود؟
دولت یارانه آب-مبلغ اختلاف قیمت- را به این کنسرسیوم خواهد داد و آب مورد نیاز برای شرب را تامین خواهد کرد. مابقی آب برای صنعت است. مشخصا به تناسب سرمایهگذاری، این سه شرکت سهم خودشان را برمیدارند. هدفم از بیان این صحبتها این بود که بگویم اگر فولاد سیرجان با آب گران خلیجفارس با 1700 متر ارتفاع و 300 کیلومتر طول مسیر که باید شیرین و پمپاژ شود، تامین شود، هنوز فولاد سیرجان 20 درصد ارزانتر از فولاد اصفهان خواهد بود. دلیلش این است که نرخ برای حمل نمیخورد. با یک نوار نقاله همهچیز از یک جا به جاهای دیگر منتقل میشود. چرخه تولید کامل است: سنگآهن، کنستانتره، گندله، آهن اسفنجی و شمش. پروژههای ذوب هم هستند که به دلیل بسیار آببر بودن، فعلا منتظر رسیدن آب خلیجفارس هستند تا راه بیفتند.
ما در بحث صنعت پیشرفت خوبی داشتیم اما در مباحث مرتبط با رشد فرهنگی و اجتماعی عقب نیستیم؟ آیا آنچه که منتقدان از آن به عنوان رشد نامتوازن سیرجان یاد میکنند، رخ نداده است؟
قبول دارم. توسعه و رشد فرهنگی و اجتماعی ما متناسب با توسعه و رشد اقتصادی نبوده. ما در بحثهای فرهنگی خیلی مشکل داریم و جای کار زیادی وجود دارد. همین حرف را یکبار که آقای فرماندار نبودند و به جای ایشان در شورای فرهنگ عمومی شرکت کرده بودم، زدم. باید شرکتهای بزرگ صنعتی و معدنی ورود بیشتری کنند. البته ورود داشتهاند. مثلا موسسه فرهنگی معراج اندیشه گلگهر خیلی فعال بوده. شرکتها خیلی هم با مباحث فرهنگی یا اجتماعی بیگانه نبودهاند. به طور مثال برخی از شرکتها در زمینههای ورزشی فعالیت داشتهاند که هم به بخش فرهنگ و هم اجتماع مرتبط است ولی کم است. باید انرژی بیشتری بگذارند. شورای فرهنگ عمومی هم باید بیشتر ورود کند تا نامتوازنی توسعه حل شود و به توسعه متوازن برسیم. قطعا با جمعیت و حجم مهاجرانی که داریم به این اقدامات نیاز است. سیرجان مطابق آمار آخرین سرشماری دو برابر رشد کشور را از سال 90 تا 95 داشته. ما بیشتر از مردم کشور زاد و ولد نداشتیم و در همان حد بودیم. دلیل رشد دو برابری جمعیت ما، مهاجران هستند که به دلیل رشد اقتصادی و صنایع معدنی به سیرجان آمدهاند. پس در شهری که چند فرهنگی وجود دارد، قطعا نیاز به کار بیشتر در بحث فرهنگ داریم.