خانواده مقتول به قاتل یک ماه فرصت دادهاند و به احتمال زیاد پس از یک ماه رضایت میدهند:
امیدواری برای بخشش
گروه حوادث
قاتل 35 ساله که تا پای چوبه دار رفته بود با فرصت یکماهه از اعدام رهایی یافت و احتمال رضایت از سوی خانواده مقتول وجود دارد. صبح شنبه ساعت شش صبح قرار بود «اختر آ» که در سال 93 مرتکب قتلی در خیابان 17 شهریور شده بود قصاص شود، اما خانواده مقتول فرصتی یک ماهه به او دادند تا دوباره تصمیم بگیرند.
قتل در گاراژ
افشین توفیقجو فرزند مقتول در رابطه با قتل پدرش گفت: پدرمان علیرضا (امیر) توفیقجو خیاطی داشت و پس از بستن خیاطی در سال 93 دو سه ماه در یک گاراژ مشغول به کار شد. دوم آذر 93 حدود ساعت پنج، شش صبح این فرد (قاتل) با انگیزه سرقت وارد گاراژ شده و بالای سر پدر ما میرود. آن طور که میگویند او در پارک 17 شهریور ساکن بوده و به روایتی قبل از آن از زندان آزاد شده و یا از شهر خودشان به سیرجان آمده بود. افشین جریان قتل را که دوربینهای مداربسته ضبط کردهاند اینگونه تعریف میکند: پدر ما آن لحظه خواب بوده و قاتل با میلگرد ضربهای به صورتش میزند که ایشان بیهوش میشود و بعد هم دست و پایش را میبندد. پدر به هوش میآید و سارق کلید گاوصندوق را میخواسته که پدر ما مقاومت میکند و او آبجوش رویش میریزد تا بتواند کلید را به دست آورد. اما چیزی عایدش نمیشود و لحظه آخر که میخواسته بیرون برود با پیک نیک به سر پدر ما ضربه میزند. افشین ادامه داد: ساعت هشت کارمندان گاراژ میآیند و پدر ما را میبینند و به بیمارستان میبرند. ایشان ساعت 12 در اتاق عمل بیمارستان فوت کرد. به گفتهی افشین این قاتل را که آن زمان 30 سال داشته، ظهر همان روز در خیابان میرزارضا دستگیر میکنند. افشین ادامه داد؛ قاتل در بازجوییها گفته که من مواد مصرف کرده بودم و حالیام نبود چکار میکنم. پدر شما سر و صدا میداد و من هم از ترس ایشان را زدم.
تلاش برای بخشش
افشین ادامه داد: قاتل اهل سراوان استان سیستانبلوچستان است و ما تصمیم گرفته بودیم روز شنبه او را اعدام کنیم. من تهران هستم و دیگر خواهر و برادران هم سیرجان نیستند و فقط یکی از برادران در سیرجان پیش مادرم است. همه به من وکالت دادند که حکم را اجرا کنم. آقای محمودآبادی مددکار زندان با حاج آقا یاراحمدی چهارشنبه به خانه ما آمدند و تقاضای عفو داشتند. البته آقای محمودآبادی از چند ماه قبل پیگیر بودند. افشین ادامه داد؛ شب قبل از اعدام آقای معین ضابطی که من قبلا شاگرد ایشان در دانشگاه بودم و با ایشان آشنایی داشتم به منزل ما آمد و چند ساعتی با ما صحبت کرد. ایشان گفت بخشش بهتر است و باید کاری کنید که دستتان به خون آلوده نشود. به گفتهی افشین باز هم بچهها دودل بودند و من تصمیم گرفتم برای اجرای حکم به زندان بروم.
رفتن به زندان برای اجرای حکم
ساعت پنجونیم آقای محمودآبادی دنبال من آمد که برای اجرای حکم به زندان برویم. وقتی رسیدیم خانم ایراندخت رضایی آنجا بود. آمد با من صحبت کردند، مسئولان زندان و قاضی هم بودند و حکم آماده اجرا بود. خانم رضایی گفت: حداقل به خاطر من حکم را عقب بندازید و بیشتر فکر کنید. شما که پنج سال صبر کردید یک ماه دیگر هم صبر کنید. من هم روی خانم رضایی زمین نینداختم و یک ماه حکم را عقب انداختم. وی ادامه داد: در این یک ماه من هم با خواهر، برادرها صحبت میکنم و امیدوارم که رضایت بدهند و او مورد بخشش قرار گیرد. خانم رضایی به گردن مردم سیرجان حق دارند وقتی من ایشان را دیدم شرمنده شدم که ساعت پنج صبح به زندان آمدند. من از آنها تشکر میکنم، خیلی زحمت کشیدند.
افشین در مورد اینکه قبل از اجرای حکم چه حالی داشتید گفت: قبل از اجرای حکم خیلی استرس داشتم. شب قبل اینقدر حالم بد بود که بیمارستانی شدم. هنوز هم استرس دارم. درست است که حق داریم ولی میخواهیم جان یک نفر دیگر را بگیریم، حس بدی است. تا این مدت تمام شود کلا جلو چشمانت است که یک نفر را بیاورند و اعدام کنند. اما روز بعدش که حکم اجرا نشد حالم خیلی بهتر شد و آرام شدم. وقتی خانه آمدم بچهها استقبال هم کردند و ناراحت نشدند و نگفتند چرا اجرا نکردی و چراغ سبز را برای رضایت نشان دادهاند.
خون را با خون جواب ندهیم
ایراندخت رضایی که باعث این کار خیر بوده به پاسارگاد گفت: من در جریان این پرونده قرار داشتم، صبح شنبه ساعت چهار صبح به زندان رفتم. همه جمع شدند و فقط من نبودم، خدا کمک کرد. ما قدیمیها اعتقاد داریم که خون با خون جواب داده نشود. برای همین هم است در این موارد تا بتوانم تلاش میکنم. رضایی افزود: حدودا سی سال است که این کار را انجام میدهیم و این چندمین بار است که برای رضایت اقدام میکنیم. به گفتهی وی یکی دو بار ناموفق بودیم ولی خدا را شکر برای بقیه موارد موفق بودیم. وی در پاسخ به این سؤال که چرا این کار را انجام میدهید گفت: من میگویم شاید اینها سالها عمرشان را در زندان گذراندهاند، متنبه شدهاند و آدمهای روز اول نباشند و زندان در جهت انسانسازی کار کرده باشد. من همیشه جنبه مثبت را در نظر میگیرم. ممکن است فرد در آنِ واحد تصمیمی گرفته و یک قتل اتفاق بیفتد و بعد هم پشیمان شده باشد. رضایی گفت: من افرادی را دیدهام که در زندان متنبه شدهاند و شاهد بودم که 180 درجه چرخش داشتند. بعد از آزادی وضعیت آنها را پیگیری میکنم چندتایی از آنها سرکار رفتهاند و زندگی خوبی دارند، برخی از این شهر رفتند و یکی دو مورد هم دوباره به زندان برگشتند. به جز آن یکی دو نفر بقیه خوب شدند و زندگی را ادامه دادند. رضایی گفت: من تا نفس دارم هر کاری که از دستم در جهت اصلاح جامعه و شهرم برآید، انجام میدهم، هر کسی کاری بخواهد و توان داشته باشم انجام میدهم.
تایید تعویق حکم
محسن نیکورز دادستان سیرجان هم ضمن تایید خبر به تعویق افتادن اجرای قصاص گفت: اولیای دم برای مشورت بیشتر فرصت خواستند. قاضی نیکورز افزود: علیرغم اینکه خانواده درخواست اجرا داشتند و در زندان حضور هم پیدا کردند چند نفری پادرمیانی کردند و جای امیدواری برای بخشش وجود دارد.