گفتوگوی پاسارگاد با رییس اورژانس اجتماعی سیرجان
ارتباط برقرارکردن را بلد نیستیم
پاسارگاد
«راهکار علمی در هر بحث و اختلافی گفتوگو کردن است.» این را جواد روح الامینی رییس اورژانس اجتماعی سیرجان در گفتوگو با پاسارگاد میگوید. روحالامینی اهل دادن آمار نیست و مدام تاکید دارد در این شرایط جوری تیتر نزنید که مثل «افزایش کودکآزاری» باعث اضطراب و نگرانی مردم شوید. جوری بنویسید که این مطلب یک تاثیر مثبت روی زندگی مردم بگذارد...
وضعیت خشونت علیه زنان و کودکان در سیرجان چگونه است؟
در مورد خشونت علیه زنان آماری نداریم. چون مراجعه آنچنانی نداشتیم، وقتی اتفاقی میافتد همسرآزاری و ضرب و شتم انجام میشود. اولین جایی که افراد مراجعه میکنند کلانتری است و کلانتریها در این زمینه آمار دارند. در رابطه با همسرآزاری جسمی شاید مشخص باشند اما خیلی از همسرآزاریها اصلا مشخص نمیشوند. مثلا زن کتک خورده است ولی به ما یا کلانتری مراجعه نمیکند. این موارد خیلی زیاد است. مثلا ما مراجعهکننده برای مشاوره داشتیم که زن میگفت سه سال شوهرش او را کتک میزده ولی به خاطر آبرویش به جایی شکایت نکرده است. شوهرش میگفته اگر جایی بگویی میکشمت یا طلاقت میدهم، بچهام را ازت میگیرم. یا آزارهای روانی که زن و شوهر به همدیگر میدهند. مثلا یکسره همدیگر را تحقیر میکنند، نسبتهای بد به هم میدهند، نسبت به هم بدبین هستند. یا آزارشان از نوع مسایل جنسی است. اینها مواردی هستند که پوشیده هستند و مشخص نمیشوند و هیچ سازمانی نمیتواند دقیق این آمار را در بیاورد.
در مورد کودکآزاری در چه وضعی هستیم؟
در رابطه با کودکآزاریها اولین جایی که مراجعه میشود اورژانس اجتماعی است. کودکآزاری جسمی خوشبختانه خیلی نداریم. شاید در سال یکی دو مورد اتفاق بیفتد. آخرین مورد هم دختر معلولی که مورد آزار قرار گرفته بود.
به جز کودکآزاری جسمی چه نوع آزارهایی وجود دارد؟
ما چند نوع آزار در رابطه با کودکان داریم؛ آزار جسمی، جنسی، غفلت و روانی که اینها خیلیهایشان قابل رویت و پیگیری نیست.
آزار غفلت چه نوع آزاری است؟
مثلا پدر و مادر اعتیاد دارند نسبت به تحصیل، بهداشت، پوشاک و... بچه بیتفاوت هستند و غفلت میکنند. بچه داریم که میبایست کلاس سوم باشد کلاس دوم است. یا اصلا مدرسه نرفته است. یا یکروزدرمیان مدرسه میرود. یا در مدرسه با بدترین لباس حاضر میشود.
آزار روانی چه نوع آزاری است؟
بحث روانی یعنی بچه در خانه مورد سرزنش و تهدید قرار میگیرد، وحشت میکند. بچهای که یکسره دارد مقایسه میشود، یا کوچکترین کاری که میکند به او فحش میدهند به شکلی که در رشد بچه تاثیر میگذارد. این موارد بیشتر در خانوادههایی که اختلاف خانوادگی است به چشم میخورد. مثلا بچه یا پیش پدر و یا پیش مادر است. پدر به بچه میگوید اگر با مادرت درددل کنی میزنمت. ما به آسیبهایی که در رشد بچه اثر بگذارد کودکآزاری میگوییم.
همه این موارد کودکآزاری را در سیرجان داشتهایم؟
ببینید اینها مواردی هستند که مشخص نمیشوند که بخواهیم آمار داشته باشیم. شاید بارها چنین رفتارهایی را در اطراف خودتان دیده باشید. مثلا بچهای درس نخوانده در اتاق تاریک حبسش کردهاند. این موارد اصلا به جایی گزارش نمیشود.
طی سالهای اخیر آزار کودکان و زنان کمتر شده یا بیشتر شده است؟
چون آمار نداریم نمیتوانیم بگوییم کمتر یا بیشتر شده است. ولی در باب کودکآزاری سالی سه چهار مورد بوده و هنوز هم هست. الان طبق آمار ثبتشده در سیستم در بحث کودکآزاری در 6ماهه اول سال یک مورد کودکآزاری داشتهایم. یک مورد هم که ماه گذشته داشتیم که همین دختربچهای بود که اوتیسم داشت.
در مورد کودکآزاری اخیر بیشتر توضیح دهید؟
کودک معلولیت ذهنی داشته است، پدر و مادر از هم جدا شده بودند و کودک پیش مادر زندگی میکرده است. مادر معلم بود و خیلی هوای کودک را داشت اما حدود 8 ماه پیش مادر کودک فوت میکند. خانواده مادری خیلی دوست داشتند از کودک مراقبت کنند اما پدر میآید و به اجبار بچه را میبرد. خانواده مادری هم به دنبال این بودند که بچه را بگیرند اما جای بچه را بلد نبودند. بر اساس گزارشی که از بیمارستان به ما میدهند میفهمیم بچه در بیمارستان است و شکستگی دست و پا و آثار سوختگی روی بدن کودک بود. اینکه مقصر کیست را دادگستری و دادسرا پیگیر هستند که مقصر حادثه را شناسایی کند و این دیگر وظیفهی ما نیست. وظیفهی اورژانس این است که در چنین مواردی اول از بچه حمایت کند و برای نگهداریاش بهترین و امنترین جا را در نظر بگیرید و بعد حادثه را به معاونت قضایی گزارش دهد. ما اول کودک را تو خوابگاهمان آوردیم و دیدیم بچه با توجه به شرایط روحی که دارد و به مادربزرگ مادری و خانواده مادری وابستگی داشت، دارد اذیت میشود. بنابراین تحویل مادربزرگ مادری دادیم. چون هم خیلی بچه را دوست دارد و هم توان نگهداری را دارد. حالا تا وضعیت مقصر مشخص شود همان جا میماند.
از کودکآزاریها چگونه باخبر میشوید؟
بچهها که توان زنگ زدن به ما یا پلیس را ندارند اما اغلب اوقات وقتی کودکآزاری اتفاق افتاده و بچه در بیمارستان است ما باخبر میشویم و معمولا از بیمارستان به ما زنگ میزنند. بستگی دارد کجا اتفاق افتاده باشد. گاهی اقوام تماس میگیرند. خود بچهها با اینکه در سطح مدرسهها آموزش دادیم نمیدانند. یا آن لحظه بچه آسیب دیده و نمیتواند کاری کند.
آمار خشونت جنسی در کودکان چگونه است؟
خوشبختانه در سیرجان تابهحال نداشتیم.
تجاوز چه وضعیتی دارد؟
تجاوز به ما ربطی ندارد و مربوط به قوه قضاییه و دادگستری است.
یعنی اگر به دختری تجاوز شود و به اورژانس مراجعه کند کاری نمیکنید؟
مراجعه کند کارش را پیگیری و بعد از تهیه گزارش به کلانتری میفرستیم. اما بحث قضایی است و معمولا به کلانتری میروند.
در نقشه پشت سرتان شهر را تقسیمبندی کردهاید، این به چه منظور است؟
تیم سیارمان هر روز یک منطقه را پوشش میدهد. تیم سیارمان مرکز مددکاری و مشاوره سیار است و یک روانشناس و یک مددکار دارد که به مناطق مختلف میروند مثلا روز یکشنبه پارکمسافر، محیاشهر، خیابان وحید، سه راهی کرمان، بلوار قاآنی، عباسپور را پوشش میدهند، یک ساعت میایستند تا هرکسی خواست مراجعه کند.
در این گشتزنیها موارد خاصی هم داشتهاید؟
بله مراجعهکننده داریم اما کم است و علتاش را نمیدانم.
شاید اطلاعرسانیتان کم است؟
ما الان ده سال در این شهر هستیم در این مدت با بروشور، سخنرانی ... اطلاعرسانی کردیم. اصلا وجود این ماشین در مناطق مختلف خودش یک تبلیغ و اطلاعرسانی است. البته خیلیها به این مسایل توجهی ندارند. مثلا من خودم امتحان کردم در یک جلسه که ده نفر آدم خاص بودند ما رفتیم و با بروشور و کلیپ در مورد اورژانس اجتماعی توضیح دادیم. چهارماه بعد همان افرادی که در آن جلسه بودند و من را میدیدند فقط کلمه اجتماعی تو ذهنشان بود و خیلیهایشان همین هم یادشان رفته بود و میگفتند در بهزیستی کار میکنی. اینکه بگوییم تبلیغات نکردیم درست نیست. شاید تبلیغات اگر در حد کشوری باشد در تلویزیون نشان دهد بهتر باشد. ما در سیرجان تمام مدرسهها را رفتیم و تمام دانشآموزان ما را دیدند. در سطح شهر هم بعید میدانم کسی ماشین ما را ندیده باشد. در هر حال بچههای در معرض آسیب، اختلافات خانوادگی، اختلافات مربوط به مسایل جنسی، اقدام به خودکشی، سالمندآزاری و معلولآزاری اینها گروههای هدف ما هستند.
در موارد مربوط به اقدام به خودکشی موردی داشتید که فردی را از خودکشی منصرف کنید؟
بله مواردی بودند که روی ساختمان بودند یا جای دیگری بودند و میخواستند خودکشی کنند و منصرفشان کردیم. خوشبختانه چنین مواردی در سیرجان کم است و شاید در طول سال یک مورد داشته باشیم.
جدیدا در کشور طبق آمار خودکشی با قرص زیاد شده است در سیرجان چه وضعیتی دارد؟
ما دو نوع خودکشی داریم؛ اقدام به خودکشی که مثلا طرف قرص میخورد و میرود بیمارستان و حالش خوب میشود و مورد بعد خودکشی است که کار تمام شده است که آمار این موارد را پزشکقانونی و مرکز بهداشت دارد. بله اقدام به خودکشی با قرص آمارش آمار کمی نیست ولی بحث خودکشی یک بحث جداگانهای است.
با توجه به شرایط اخیر کشور وضعیت روحی روانی مردم نسبت به قبل بدتر شده است یا خیر؟
ببینید ما آمار خاصی در این زمینه نداریم ولی فرهنگهای خوبی بر جامعهی ما حاکم نیست. مثلا الان که داریم بچهها را آموزش میدهیم خیلیها میآیند بحث مسایل اقتصادی را وسط میکشند. من به عنوان کسی که در مسایل اجتماعی و مشاوره کار میکنم میگویم مسایل اقتصادی به اندازه مسائل فرهنگی خانوادهها مهم نیست. دیروز مراجعهکنندهای داشتم طرف میگوید یک بچهای دارم چون یکی هست این نباید ناکامی بکِشد. هرچه میخواهد باید در اختیارش باشد، خب این بچه در آینده چه میشود؟ بچه فردا برود تو جامعه اصلا در یک جامعه ایدهآل، وارد شود چقدر زندگی کردن را بلد است. الان شهر ما شهر پولداری است و درآمدها خیلی خوب هستند، این بچهها دارند با یک سطح توقعات خیلی بالایی رشد میکنند و بالا میآیند و اینها چه میشوند. یا مثلا مراجعهکنندهای دارم میگوید پسر 18 سالهاش همهی شیشههای خانه را خرد میکند میگوید من حتما ماشین میخواهم اگر فلان ماشین نباشد من نمیتوانم زندگی کنم. بعد وقتی بررسی میکنیم میبینیم که از بچگی چون بچهی یکی بوده هرچه میخواسته بهش میدادند و میگفتند بچه گناه دارد ما نداشتیم این باید داشته باشد و الان رسیده به ماشین و خانواده توان خرید ماشین را ندارند و درگیری میشود. ما خودمان داریم فرهنگهای بد را درست میکنیم. یا بحث اختلاف خانوادگی و همسرآزاریها، همسرآزاری یعنی چی؟ مثلا وقتی یک نفر ازدواج میکند میبینی دید فرد نسبت به زن یا شوهر یک چیز دیگر است. و فقط دلشان خوش است که ازدواج کردند.
یعنی در حال حاضر افراد با شناخت کامل ازدواج نمیکنند؟
اصلا. شناخت کامل یک بحث است، اینکه من همسرم را شناختم و وارد زندگی شدم چگونه زندگی کنم یک بحث دیگر است.
یعنی نحوه زندگی کردن درست را بلد نیستیم؟
باید بگویم نحوه ارتباط برقرار کردن درست را بلد نیستیم. تمام اختلافات خانوادگی ناشی از همین است وگرنه همه افرادی که ازدواج کردند همدیگر را دوست داشتند ولی وقتی وارد زندگی میشوند، دیدگاه مثلا مرد این است همسرش باید هرچه او میگوید را قبول کند و شخصیت و استقلال زن را قبول ندارد. خانم هم همین شکل است میگوید شوهرش باید هرکه دورش هست را کنار بگذارد و فقط من باشم. متاسفانه این فرهنگ حاکم نیست که بپذیریم ما اختلافنظر داریم و چگونه باید آن را حل کنیم. یعنی چیزهایی که شاید خیلی به حاکمیت مربوط نباشد و به رفتار خودمان بستگی دارد. مثل بحث اعتیاد. در اعتیاد خیلی افراد هستند که درگیرش هستند اما کاری برای ترک آن نمیکنند.
کتکخوردن مردها توسط همسرانشان به اورژانساجتماعی گزارش میشود؟
چنین مواردی در مشاورهها بوده است که زن میگفته من اعصابم خورد شده شوهرم را کتک زدم اما موردی که مردی به اورژانس اجتماعی زنگ بزند که کتک خورده، نبوده است.
در مشاورههایتان زوجین با چه مشکلاتی بیشتر روبهرو هستند؟
الان مسایلی که هست اینکه زن و شوهر روی حل مشکلاتشان دنبال راهکار علمی نیستند. راهکار علمی یعنی وقتی زن و شوهر با هم اختلاف دارند باید بنشینند جدای از تعصباتشان مسایل و مشکلات را مطرح و یک راهکار برای آن پیدا کنند اما این کار را انجام نمیدهند. قطع ارتباط یک سیکل معیوب است که باعث ایجاد تشنج میشود. راهکار علمی در هر بحث و اختلافات؛ صحبت کردن و گفتوگو کردن بین زن و شوهر است. ولی راحتترین کار یعنی اعمال زور را به کار میبرند. مرد زن را میزند، زن قهر میکند یا مقابله به مثل میکند و پیرو آن یکسری احساسات منفی نسبت به هم به وجود میآید سپس از هم فاصله میگیرند و نهایتا جدایی و خیلی کارهای دیگر را انجام میدهند. مثلا مورد داشتیم خانمی با شوهرش اختلاف داشت میگفت من تا هستم میخواهم پولهای او را خرج کنم و برای خودم پسانداز کنم و لیسانسم را بگیرم و برای خودم طلا بخرم. پولهایش که تمام شد و من هم لیسانسم را گرفتم آن وقت از او جدا میشوم. پول هم که دارم. مرد هم که چنین طرز فکری را نداشت خیلی راحت به خانمش پول میداد. مراجعهکننده دیگری داشتم میگفت من با شوهرم هستم با یک آقای دیگری هم میروم. مرد هم همین طرز تفکرات را دارد.
شما در چنین مواردی همه معایب و مشکلات چنین رفتارهایی را گوشزد میکنید؟
مشاوره همین است دیگر. یکی از کارهایی که مشاور انجام میدهد مشکل را مشخص میکند اینکه عیب ارتباط شما اینجاست، راهکارهایش هم ایناست. البته اینجا مرکز مشاوره نیست. خیلیها که مراجعه میکنند بستگی دارد مشکلشان در چه حد باشد و در صورت نیاز به مراکز مشاوره بهزیستی ارجاع داده میشوند.