مسئول روابط عمومی اداره بهزیستی از تاثیر کرونا میگوید
کرونا به اضافه معلولیت
ناصر صبحی
شیوع کرونا، بسیاری از ما را در تنگناهای معیشتی، هزینههای روزافزون جاری و گرانی فزاینده قرار داد و زندگی را به کاممان تلختر از پیش کرد اما در کنار ما، افرادی هستند که علاوه بر این مشکلات مشترک، مشکلات دیگر و زندگی سختتری را تجربه میکنند. منظور، افراد دارای معلولیت است که هزینههای درمانی و بهداشتیشان مزید بر هزینههای مشترکشان با ماست. یک تفاوت عمده دیگر نیز میان ما وجود دارد. مسئول روابط عمومی بهزیستی سیرجان، این تفاوت را اینگونه شرح میدهد: «تمام افرادی که بیکار شدند، حتا کارگران روزمزد، امید دارند که پس از اتمام دوران قرنطینه به سر کار بروند و هزینههاشان را تامین کنند اما بسیاری از افراد دارای معلولیت این امید را ندارند.»
برای آنکه بهتر در جریان امر قرار بگیریم، باید بدانیم که ضریب نفوذ کار در میان افراد دارای معلولیت، تنها 20 درصد است. به عبارت دیگر از هر 5 فرد دارای معلولیت، تنها یک نفر شغل دارد درحالیکه ضریب نفوذ کار در سیرجان و بنا به آمار فرمانداری، نزدیک به 89 درصد است. اگر اعداد را سر راست در نظر بگیریم، تقریبا از هر 10 نفر سیرجانی، تنها یک نفر بیکار است. بنا به گفته معصومه خواجویی؛ مسئول روابط عمومی اداره بهزیستی سیرجان، در این شهر 5 هزار فرد دارای معلولیت وجود دارند که البته تنها شامل آن دسته از افرادی میشوند که در سامانه بهزیستی ثبتنام کردهاند و از این میان، تنها هزار نفر دارای مشاغلی نظیر استخدام در یک اداره، رانندگی آژانس و یا مشاغل آزاد هستند. با این وصف، چهار هزار نفر دیگر به دلیل نداشتن شغل، در تنگناهای اقتصادی هستند. میزان دشورای شرایط به گونهای است که بسیاری از ایشان ناچارند هزینههای درمانی، دارویی و بهداشتی خود را صرف هزینههای جاری کنند.
خواجویی میگوید: «ما حدود 5 هزار نفر معلول داریم که از این بین هزار نفرشان در جاهای مختلف مثل ادارت مشغول به کار هستند. 4 هزار نفر دیگر یا خودشان معلول هستند و یا فرزند معلول دارند. آنها شغل ندارند و اکثرشان مستاجر هستند. از طرف دیگر با توجه به بحث شیوع کرونا، باید بدانیم سیستم ایمنی اکثر افراد دارای معلولیت، به واسطه مشکلات جسمی یا ذهنیشان ضعیف است. بنابراین حمایتهای درمانی از این گروهها باید بیشتر از سایرین باشد.»
او در بیان مثالی پیرامون هزینههای بهداشتی میگوید: «قبل از شیوع کرونا، بسته دستکش 32 هزار تومان بود و حالا همان دستکش شده 120 هزار تومان. نکته مهم این است که معلولان باید زخمهایشان را تمیز کنند و برای پیچیدن باند و گاز، نیاز به دستکش دارند. این یک احتیاج به شدت ضروری است و به همین دلیل، گرانی و نداشتن درآمد، اصلا نمیتوانند دستکش بیشتری بخرند تا در راستای پیشگیری از ابتلا به کرونا استفاده کنند.»
مشکلات مالی معلولان برای تهیه تعداد کافی دستکش و وسایل بهداشتی برای حفاظت فردی در حالیست که اخیرا شرکتهای بزرگ صنعتی و معدنی سیرجان میلیاردها تومان در راستای اهداف خیرخواهانه و پیشگیری از شیوع کرونا به استان کرمان کمک کردهاند اما معلولانی که در همین شهر زندگی میکنند، نادیده گرفته شدند. خواجویی میگوید: «افراد دارای معلولیت گلایههای زیادی از شرکتهای سیرجانی دارند. آنها میپرسند چرا این همه شرکت اقتصادی، نمیآیند تا هر کدام در یک بخش به ما کمک کنند؟ مثلا یک شرکت از افراد دارای معلولیتهای نخاعی حمایت کند، دیگری از افراد دارای معلولیتهای حرکتی، آن دیگری در بخش توانبخشی وارد شود و یک شرکت دیگر حامی زنان بیسرپرست باشد.»
متاسفانه به نظر میآید کمکهای دولتی نه تنها کافی نیست که در برخی مواقع روند را معکوس طی میکنند: «زمانی هر ماه حدود 200 هزار تومان (به ازای هر نفر) برای تهیه وسایل بهداشتی جهت افراد دارای معلولیت نخاعی(کمر یا گردن) واریز میشد اما حالا، هر سه ماه، 400 هزار تومان واریز میشود. این مبلغ کشوری واریز میشود.»
مسئول روابط عمومی بهزیستی میگوید که به دلیل تنگناهای اقتصادی، افراد دارای معلولیت ناچار هستند بین معیشت و هزینههای جاری با دارو و درمان دست به انتخاب بزنند: «وسایل بهداشتی زیادی برای افراد دارای معلولیت نیاز است. به طور مثال، کیسه برای دفع مدفوع، سُند، کیسه ادرار، دستکش، سرم شستوشو، پماد، گاز، باند و... این وسایل به صورت روزانه مورد نیاز هستند. حالا شما حساب کنید هزینهاش چقدر میشود. تصور کنید یک فرد دارای معلولیت که شغل هم ندارد، در کنار تمام این هزینهها، اجارهخانه، هزینه مواد غذایی، هزینه تحصیل فرزندان و... را نیز دارد. در نتیجه وسایل بهداشتی نمیخرد چون توانش را ندارد. در حقیقت هم اوضاع معیشت و هم درمانیشان بحرانی است.»
میزان کمکهای خیران در این بخش زیاد نیست. خواجویی میگوید: «ظرف چهار ماه گذشته، یک مورد کمک300 میلیون تومانی از سوی یک خیر داشتیم که مواد غذایی گرفت و توزیع کرد. سایر کمکها هم مبلغشان کم بوده و هم کوتاهمدت بودند که توسط برخی شرکتها انجام شده اما گرهی را باز نکرده است. شغل نداشتن افراد دارای معلولیت مشکل بزرگی است. پس از پایان قرنطینه، سایرین سر کار میروند اما این افراد کار ندارند؛ در نتیجه امید هم ندارند. استخدام در بخش دولتی بسته به تصمیم دولت است. بخش خصوصی نیز در استخدام، همکاری لازم را ندارد.»
در حالیکه مشغول گفتوگو در مورد افراد دارای معلولیت هستیم، با مراجعه یک زن میانسال، مشکلات بخش آسیبپذیر دیگری از جامعه عیان میشود. او یک زن سرپرست خانوار است که آمده تا سبد کالا بگیرد. شغل این زن سرپرست خانوار، نظافت منازل بوده اما از زمان شیوع کرونا، شغلش را از دست داده. خواجویی میگوید: «این افراد کارگر روزمزد هستند اما حالا با وجود بحث قرنطینه، نمیتوانند سر کار بروند چون کسی آنها را نمیپذیرد.»
زنان سرپرست خانوار، بخش دیگری از جامعه هستند که حتا در این شرایط بحرانی نیز چندان به چشم نهادهای مختلف، خیرین و شرکتهای بزرگ منطقه نمیآیند. زنانی که مجبور هستند بار زندگی خویش و فرزندانشان را در این شرایط دشوار به دوش بکشند اما هیچ ممر درآمدی ندارند.
چشم امید مسئول روابط عمومی بهزیستی به ورود شرکتهای بزرگ اقتصادی و خیران سیرجانی در بحث حمایت از زنان بیسرپرست و افراد دارای معلولیت است. او تاکید دارد که این کمکها میتواند به هر شکلی که افراد بخواهند انجام شود؛ چه از طریق پرداخت وجه به افراد دارای مشکلات اقتصادی و چه ابتیاع وسایل و امکانات مورد نیاز؛ به طور مثال وسایل دارویی و درمانی. ساخت مراکز شبانهروزی ویژه کودکان بیسرپرست، ساخت مراکز روزانه توانبخشی و تامین مکان دایمی برای مراکز خدماتی نیز از جمله نیازهای زیرساختی است که به گفته خواجویی، نیاز به همت و مشارکت خیران دارد.