پرهیز از خرافهها و رویآوری به منطق و قوانین طبیعت
هوشنگ پوررضاقلی*
این ویروس که از خانواده کرونا و در تداوم سلسله ویروسهای دیگر (سارس، مرس و سندروم حاد تنفسی) اصل حیات بشر را در معرض خطر قرار داده و نظم فردی و اجتماعی را غیرقابلانجام نموده، حتما تحمیلی است و از جنس تحمیل کاملا ناخواسته و اجباری. بنابراین هر آورده آن (که به تناسب موضوع؛ فرهنگ غالب فردی، اجتماعی، جغرافیا و نوع حکمرانی متفاوت خواهد بود) اعم از منفی و یا مثبت نیز از جنس همان تحمیل است.
برخی از آوردههای کرونا تا این مرحله از نظر بنده اینگونه است:
ضرورت حتمی و قطعی افزایش سهم و سرانه بهداشتی جوامع از مجموع درآمد ناخالص ملی و اثبات این مهم که امنیت در مفهوم عام آن در توان نظامی و قدرت تهاجمی و دفاعی خلاصه نشده و فراتر از آن (که البته نوع بازدارنده آن امری عقلایی و حتما ضروری است)، توان نگهداشت امن و همراه با سلامتی و محفوظ از بیماریهای افراد یک ملت است، آنهم در نهایت برابری، برخورداری و نبود تبعیض.
اقتضای حیات بشر این است که در آنچه برای او عرضه میشود اگر به نحو عادلانه و بیتبعیض و تفاوت باشد، همه یکسانند، چه مثبت و چه منفی. کووید 19 خارج از اراده انسان و قدرتها، در جای جای کره زمین حاضر شده و با چشمان بستهی بیتبعیض و بیتفاوت، قربانیهای خود را هدف قرار میدهد. اگر همه داشتهها و همهی آنچه در جهان وجود دارد و خواهد داشت، با الگوی کووید 19 و همانندهای او تقسیم میشد و همهی داشتههای جهان هستی و در راس آن تمامی فرصتها بدون ذرهای تبعیض در اختیار همه قرار میگرفت، حتما دنیایی بیتبعیض میداشتیم. دنیایی که در آن، مرغ عزا و عروسی بدون تقسیمبندیهای خودساخته و منفعتطلبانه از سوی دارندگان نفوذ و قدرت در اختیار همگان قرار میگرفت، این دنیا حتما دنیای بهتری بود، دنیای بدون هرگونه تبعیض.
کووید 19 پاشنه آشیل بشر را بار دیگر بهعنوان بخش فراموش شده اندام او یادآوری کرد. همه افراد بشر دارای پاشنه آشیل و مرگ محتوم هستند، چه انسان صاحب اختیار بزرگترین زرادخانه، بالاترین قدرت مالی و گستره بینهایت حکمرانی و چه انسان فقط صاحباختیار گاریِ جمعآوری زباله، کووید 19 و همانندهایش اثبات کردند که قادرند مرگ محتوم را به مرگ زودهنگام تبدیل کنند، برای همه و بدون تبعیض.
بیماریزایی مرگبار ناشی از همهچیزخوری هر جنبنده، ارزش تغذیه حلال شرعی و تغذیه پاک و معطر سنتی ایرانی را که در کشورمان برقرار است را بیش از پیش بر ملا کرده و این بستر ذهنی مهیاست تا این الگوی برتر و دلپذیر و در عین حال سالم تغذیه بهعنوان یک پارادایم موفق در نهایت توسعه و ترویج قرار گیرد. شاید این -گونههای پرتعداد و پیدرپی کرونای مرگبار (سارس، مرس، ساندروم حاد تنفسی و کووید 19) بهعنوان بیماریهای با منشا تغذیه افسارگسیخته و بدون محدودیت و مرگ ناشی از آنها، باعث شود تا انسان در نوع تغذیه خود تجدیدنظر کند.
واقعیت این است که بانوان بهویژه آن هنگام که از میان همهی نقشهای محتمل خود در عرصه حیات اجتماعی، در جایگاه مادری قرار میگیرند، موجوداتی مقدس، دردباور، فهیم و چارهسازتر از مردان هستند. بانوان بهطور فطری و ساختاری از قدرت تحمل سختی، ناگواری و درد بیشتری (غیرقابلمقایسه با مردان) برخوردارند. در مدل حکمرانی معاصر و حاضر، بانوان دارای قدرت سیاسی با الگوی «حکمرانی مادرانه»، اثبات کردند که دنیا با این مدل حکمرانی، آرامتر، امنتر، غیرمهاجمتر، مؤدبتر، مهربانتر و دلسوزتر و با دیگران سازگارتر و سرزمین بهتری برای زندگی است.
مادر است دیگر؛ چه در راس یک خانواده باشد، چه در راس یک کشور، اقتضائات مادری این است که با نهایت دلسوزی، مهربانی، ایثار، ترجیح فرزندان بر خود و ندیدن خود، فقط مراقب فرزندان و کیان خانواده باشد و دیگر هیچ.
نمونههای موفق حکمرانی مادرانه در حال حاضر این نظریه را اثبات میکند که این سبک حکمرانی میتواند یکی از گزینههای برتر حکمرانی باشد، مطمئنا این الگو تکثیرشده و بیش از این خواهد شد.
همهگیری این ویروس و مجموعه الزامات، اقتضائات و واقعیتهای مسلم مربوط به آن به نحوی چشمگیر پرهیز از خرافهها و رویآوری به منطق و قوانین طبیعی و محاسبات عقلانی را پیش روی جوامع گذاشته، بیشک رمالان، دعانویسان، خرافهپردازان مدعی سلامت و خودطبیب خواندگان و خودطبیبپنداران متقلب بعد از این به شدت تضعیف خواهند شد و بازار پر سود سابقشان برقرار نخواهد بود.
الگوی جوامع جزیرهای و بیارتباط با جهان حتما بیش از پیش محکوم به شکست خواهد بود، الگوی «جوامع بههمپیوسته و دارای منافع مشترک» ناشی از دردها و مشکلات مشترک همراه با حفظ الزامات و استانداردهای استقلال کامل ملی، الگوی حکمرانی برتر منبعد خواهد بود. الگوی حکمرانی بر پایه به اشتراک-گذاری همزمان دردها و به اشتراکگذاری همزمان چارهها و داروها و مساعدت و همیاری بیپایان و کاملا انسانی.
یکجا نماندن ویروسها، باکتریها و بیماریها و شدت انتقال، گسترش و تحرک غیرقابلکنترل و خارج از هر ارادهی آنها، مبتلا نمودن عمق جوامع بشری و شدت ایجاد خطر حداکثری (مرگ) و خسارتهای مالی در حد نابودی اقتصاد ملی، منطقهای و جهانی، این مهم را تحمیل میکند که بشر بیش از حد تصور خود، بههمپیوسته و متاثر و اثرگذار از و به یکدیگر است. حکمرانی استقلال پایه اما معطوف به منافع مشترک بشری، الگوی برتر حکمرانی در دوران پس از کرونا است.
واقعیت این است که هر شکافی و هر جراحتی، محل نشست اولیه، مانایی، تکثیر و توسعه انواع بیماریها، ویروسها و باکتریهاست، در بعد کلان مسایل انسانی و اجتماعی، شکاف طبقاتی در واقع یک اَبَرجراحت است که همهی بیماریها، ویروسها و باکتریها در آن مستقر و دارای امکان رشد، نمو و تکثیر هستند. بیگمان دو عقلانیت و منطق حکمرانی و عقلانیت و منطق سرمایهداری در دوران پساکرونا ایجاب و تحمیل خواهد کرد که برای مصون ماندن اصل و اساس و بنیان جوامع و همچنین در امان ماندن برخورداران (در سطوح مختلف) از تبعات و عوارض بیماریزایی و تکثیر بیماری در شکاف طبقاتی جامعه و یا همان اَبَرجراحت، برای کاهش فاصله طبقاتی، خروج محرومان و انبوه حاشیهنشینان (که در برخی از جوامع برابر با تعداد جمعیت چند کشور رسمی جهان است) از وضعیت بیماریزایی و تکثیر انواع بیماریها و ویروسها اقدام شود. یا حداقل اینکه از گسترش و افزایش عمق این فاصله جلوگیری شود. کووید 19 و برادران قبلی او از خانواده مرگبار کرونا این مهم را یادآوری کردند که همه اعضای جامعه در یک کشتی نشستهاند، چه ساکنان محلات فوقثروتمند و چه ساکنان بیغولهها و حاشیهها، وقتی ویروس به نحو خارج از اراده و مهار منتشر شود، همه را در آغوش خواهد گرفت، همه را در معرض مرگ و نابودی قرار خواهد داد. برای این پیکهای مرگ، شکافها و جراحتها هم نقطه شروع، هم نقطه استقرار و هم نقطه تکثیر هستند.
گسترش بیکاری، گسترش فقر، افزایش هزینههای بهداشت فردی و محیطی و افزایش هزینه تغذیه مناسبتر و ایمنتر واقعیتهایی هستند که در دوران استقرار کووید 19 و پس از آن جوامع بشری را با بحران اقتصادی، معیشتی، اجتماعی و امنیتی جدی روبهرو خواهد کرد. میزان تابآوری و انعطاف و حمایتکنندگی حاکمیتی اگر با این واقعیتها هماهنگ، همراه، متناسب و اثرگذار نباشد، قطعا آشوبهای گسترده و سخت، مرگهای ناشی از فقر (که خود منشا اصلی همهی بیماریها و مرگهای زودهنگام است) و ناپایداری جدی اجتماعی و سیاسی را به جوامع تحمیل خواهند کرد.
توقف پرتعداد و خطرناک بسیاری از روندهای درمانی افراد جامعه ناشی از ناامنی مطرح در محیطهای درمانی و پزشکی و عدم مراجعه برای درمان، منجر به انباشت بیماریها و توقف منجر به رشد بیماری در افراد خواهد شد، در دوران پس از کرونا، قطعا مراجعه پرتعداد و خارج از ظرفیت به مطبها، کلینیکها، درمانگاهها و بیمارستانها برای جبران مافات، جامعه را دچار چالش خواهد کرد. هر چند فرصت درمان و یا ترمیم بسیاری از بیماریها سپری شده و بسیاری از افراد این رهگذر آسیب بسیار جدی دیده و خواهند دید.
بهنظر میآید دنیای پس از کرونا، برای باقیماندگان، بازماندگان و همچنین نسلهای بعدی، دنیای بهتری خواهد بود.
* کاراگاه ارشد و جرم شناس