نگاهی به جدیدترین اثر مهری مویدمحسنی
نقش پُررنگ و ماندگارِ صَندِخونه
گروه فرهنگ و هنر
انتشارات مرکز کرمانشناسی با همکاری بنیاد ایرانشناسی، کتابِ «ترانههای سیرجان» جدیدترین اثرِ «مهریمویدمحسنی» را در 534 صفحه، منتشر و روانهی بازار کتاب کرد. این کتاب چهارمین اثر مکتوبِ مویدمحسنی است که در زمینهی فرهنگ و ادبیاتِ عامهی مردم سیرجان گردآوری، و در دسترسِ علاقهمندان قرار گرفته است. او در این کتاب سعی کرده تا مجموعهای از شرمهها، لالاییها، آبادونها، ترانههای بازی، و... را جمعآوری کند، تا بهقولِ محمدعلی گلابزاده ثابت کند؛ عشق او زنده نگهداشتنِ آثاری است که با کمال تاسف، هر کس از هرجا رسیده، ضربهای بر سر و رویش زده و بر ناتوانیش افزوده است. برای مهری مویدمحسنی حفظ یک دوبیتو، نگهداری یک اصطلاح و ضربالمثل، لالایی و در کنار آن نمادهای روزگار پیشین از تیغِ دلاکی گرفته تا چراغتوری و شمعدان و چراغ پریموس و رادیوی آندریا و.... که پیرانِ امروز هزاران خاطره از آنها دارند، یک فریضه به شمار میرود و چنین است که در رهگذرِ سالها پژوهش، هم سینهی خود را گنجخانهی فرهنگعامه سرزمین خویش قرار داده و هم خانهی خود را به صورت موزهای در آورده که هرکس بخواهد با زندگی نیاکان خویش آشنا شود، میتواند با دیداری چندساعته و شنیدن توضیحات این بانوی فرزانه، به هدف خود دست یابد.
ترانههایی برآمده از پارهفرهنگهای عشیرهای، روستایی و شهری
در بابِ اهمیت این اثر همین بس که استاد «علی بلوکباشی» نیز یادداشت و مقدمهای بر این کتاب نوشته است. دکتر علی بلوکباشی دارای مدرک دکترای مردمشناسی از دانشگاه آکسفورد انگلستان و از پیشگامان و بنیانگذاران مطالعات فرهنگ مردم در ایران است که از وی به عنوانِ پدر مردمشناسیِ آکادمیک ایران نیز یاد میشود. استاد بلوکباشی در مقدمهی این کتاب نوشته است: «تا آنجا که من میدانم در روزگار ما خانم مویدمحسنی یکی از انگشتشمار بانوانِ پژوهشگر ایرانی است که با شیفتگی و عشق بسیار فراوان به بررسی و جمعآوری فرهنگِ مردم سرزمین زادگاهی خود پرداخته است. این بانوی فرهیخته در چند دهه اخیر، با تلاش پیگیر و نشرِ گویش و آداب و رسوم مردم جامعه سنتیِ خطه سیرجان، ما را با فرهنگ و زبان و خلق و خوی و رفتار و باورهای مردمِ زادگاه خود کم و بیش آشنا کرده است.
خاطرات دوره کودکی این بانو و ارتباط درونی و عاطفی خاصش با مادر از راهِ لالاییگویی و ترانهخوانیهای او و نقش پر رنگ و ماندگار صندوقخانه یا اتاق بُنیِ خانه پدری، در ذهن و اندیشه او که در مقدمه بر این مجموعه با قلمی ساده و روان و شیرین و با زبان و کلمات و اصطلاحاتِ دلچسب سیرجانی بازتاب یافته، گرایش و دلبستگی باطنی وی را به فرهنگ عامه و شعر و ترانههای مردم سرزمینش آشکار میکند. با چنین احساس لطیف و شور و شوق وارستهای است که خانم مویدمحسنی میخواهد با چاپ و نشر گونههای متنوع ترانهها و اشعاری که از زبان مردم سرزمین شنیده و در این دفتر گردآورده، دیگران را هم با شور و شوق خود، سهیم و همراه کند.
ترانههای این دفتر برآمده از پارهفرهنگهای عشیرهای، روستایی و شهری هستند که در کلیت فرهنگِ مردم سیرجان بازنمود یافتهاند. مضمون و موضوع ترانهها به نحوی روایتگرِ کار و معیشت مردم در فرایند زندگی و بازتابنده نوع جهانبینیِ آنان و نگرششان به طبیعت و بومزیست خود و اشاراتی کوتاه برخی حوادث تاریخی و اجتماعیِ محلی در حیات اجتماعیِ جماعات ترکیبدهندهی کلیت فرهنگ سیرجان است. گفتنی است که شماری از ترانههای این مجموعه صورت و مضمون مشابه و مشترک با ترانه های رایج در فرهنگهای نقاط دیگر ایران را دارند و به وضوح تبادلات فرهنگی و نشر و اشاعهی ادبیات فولکلوری را از نقطهای به نقطهی دیگر نشان میدهند. برخی از ترانههای مشترک نیز مطابق با فرهنگهای روستایی و عشیرهای سیرجان و ضرورتِ مکانی و زمانی و نیز ذوق و سلیقه مردم محلی، در لفظ و معنا تغییراتی یافتهاند و شماری از واژههایشان بابِ طبع و فرهنگمردمِ محل تغییر یافته و به صورت واژههای گویشیِ محلی درآمدهاند.
یک سَری هست که صدتا سَر را نگه می داره...
یکی دیگر از بخشهای خواندنیِ این کتاب، مقدمهی زیبا و شیرینِ «دکتر محسنپورمختار» است که بازخوانیِ بخشهایی از آن خالی از لطف نیست. «یک مثل سیرجانی داریم که میگوید: یک سَری هست که صدتا سَر را نگه میداره، یک سَری هم هست که خودش را هم نگه نمیداره. قسمت نخست این مثل یکی از بهترین مصداقهای خود را در سرکار خانم مهری مویدمحسنی یافته است. بانویی که به تنهایی و با عشقی پایانناپذیر که به سرزمینِ اجدادی خود دارد کارهای گونهگون و مهمی کرده و میکند که مردانِ مرد هم در انجام آنها در می مانند. این خانم فرهیخته که همه قبیلهی او عالمان دین بودهاند، از نوجوانی در مکتبِ فرهنگ عامه ایرانی و پیش ادیب عشق به درختِ پربار و برگ فرهنگ مردم دیار خویش دل و دخیل بسته و همین عشقِ فزاینده او را واداشته تا گویش قدیمی مردم شهر را که رو به زوال است جمعآوری کند و در کتاب «گویش مردم سیرجان» به چاپ برساند، آداب و رسوم و آیینهای درحال احتضار را از گنجینه خاطرات خود و کهنسالان شهر و روستا گردآوری و مکتوب کند تا کتابی بشود با عنوان «فرهنگ عامیانه مردم سیرجان» کتابی که به نظر متخصصان حوزه فرهنگ عامه از نمونههای عالی نوع خویش است. افسانهها و قصههای قدیمی دلنشین را برای آنکه از گزند فراموشی در امان بمانند در کتابی با نام «اُوسونه» جمع کند تا آیندگان را به زوایای ذهن و ضمیر گذشتگانِ دیار خویش راهی بگشاید. از سوی دیگر اشیا و لوازم و ملزومات زندگی مردمان قدیم را به خون دل و صرف وقت و هزینه بسیار یکی یکی از گوشه و کنار گردآوری کند و مجموعهای فراهم آورَد کمنظیر تا امروزیان و آیندگان را ساعتی به گذشته ببرد و از دیدن آنهمه ذوق و ظرافت نیاکان، انگشت به دهان نگاه دارد.
خانم مویدمحسنی، در زمینه تحقیقات فرهنگی در حوزه فرهنگ عامه یک محقق بزرگ است. گستره تحقیقات فرهنگ عامه سیرجان بدون کارهای او برهوتی خالی بود اما امروزه به برکت کارهای او باغی است خرّمبهار، پر از نرگس و نار و سیب و بَهی. امروزه به همّت او ما از آیین و آداب و گویش قدیمی مردم سیرجان، اطلاعات بسیار داریم. دقت و غنای تحقیقات او در این زمینه باعث شده که محققان حوزه فرهنگ عامه ایران کتابهای ایشان مخصوصاً فرهنگ عامیانه مردم سیرجان را قدر بدانند و بر صدر بنشانند. نگاهی به مدخلهای دانشنامه فرهنگ مردم ایران که پُر از ارجاع به آثار ایشان است، گواه این امر است.
اینک مهری مویدمحسنی در کتابی تازه به جمع آوری «ترانههای مردم سیرجان» پرداخته است. منظور او از ترانه در این کتاب هر جمله و عبارت و متنی است که موسیقایی، آهنگین و قابل زمزمه باشد. به همین دلیل در آن از شروههای محلی هست تا ترانههای رخت بُرون نوزاد که در کنار گهواره او زمزمه میشده تا آوازهای «یکجا کنونِ» عروس و داماد که بر درِ حجله خوانده میشده، از رجزها و خودستاییهای یاغیان و دلاورانِ کوه و کمر گرفته تا مویههای عاشقان دلسوختهی در کنج اندوه خزیده، از ذمّ مادر شوهر گرفته تا طعنه به مادرزن که نمیارزه به یک ارزن، حتی بلال فروشها هم بینصیب نماندهاند و مدایحی که در وصف شور بلال یا شیر بلال میخواندند در این کتاب آمده است. این گستره متنوع آوازها و ترانهها، اجزای مختلف زندگی گذشتگان ما را درخود دارند. اینها آینه زندگی مردمان رَفتهاند، با آنها میتوان به گذشتهها سفر کرد و شاهد امیدها، نومیدیها، آرزوها، حسرتها، غمها، شادیها، گلهها، آفرینها و نفرینهای مردمان قدیم بود. مردمانی از جنس ما که همچون ما چند صباحی در این سرای غبارآلود چرخی به غم و شادی زدهاند و رَفتهاند...»
سفری از دوبیتیها تا موسیقیِ سیرجان
اما سوای ترانهها، مطالبِ دیگری نیز در این کتاب بهچشم میخورد. از جمله یادداشتهایی در مورد زندگی «احمدرضا مویدمحسنی» هنرمندِ سیرجانی و جایگاه موسیقیِ سیرجان در پهنهی موسیقی ایران. یادداشتهایی از ابوذر خواجویینسب در بابِ «نقش وقایعتاریخی» در سرایش دوبیتیها و «گلیم شیرکیپیچ» و همچنین مطالبی از محسنپورمختار در مورد برخی از شخصیتهای مشهورِ عشایرِ سیرجان که اقدامات و سرگذشتِ زندگیِ آنها، دستمایهی شکلگیریِ برخی از دوبیتیهای محلی شده است.
حکایت همچنان باقیاست...
کتاب ترانههای سیرجان بهزودی و از طریقِ کتابخانههای معتبر، در دسترسِ مردمِ سیرجان و علاقهمندان به حوزهی فرهنگ عامه خواهد بود. اثر ارزشمندِ دیگری از بانویی خستگیناپذیر که بهگفتهی خودش هنوز کارهای انجامنشدهی بسیاری دارد. او در مورد اثرِ جدیدش میگوید: مجموعهی ترانههای سیرجان شامل دو بخش است. بخش اول که قبلاً در کتاب فرهنگ عامیانه سیرجان به چاپ رسیده و تکراریاست و بخش دیگری که حاصل تحقیقاتم در مدت زمانی نسبتاً طولانی است. در تحقیقات اخیر وسواس و دقت بیشتری به کار بردم و سعی کردم هرچه را میشنوم را عیناً ثبت و ضبط کنم، بدون اینکه کلمهای تصحیح شود یا تغییر کند. پس اگر واژه «لعنت» را «نعلت» و «مو» را «مود» نوشتهام، بههمین دلیل است. و اگر چند دوبیتی را با اختلاف یککلمه یا حداکثر یک مصراع را تکرار کردهام، نیز دلیلش همین است. که البته ممکن است برای خوانندگان جالب نباشد، اما برای خودم اهمیت دارد. بههر حال خوشحالم که این مجموعه را به علاقهمندان تقدیم میکنم و سپاسگزارم از همه عزیزانی که در این زمینه یاریام کردند.