نگاهی به توقف چاپ نشریات کاغذی
شاید بهتر بود دولت به این قضیه ورود نمیکرد
پاسارگاد
توقف چاپ نشریات کاغذی خبری بود که در این هفتههای اخیر بحثبرانگیز بود. عباس تقیزاده دكترای علوم ارتباطات در یادداشتی از چند منظر به این تصمیم دولت پرداخته است که در ادامه میآید:
1- به این موضوع از چند جنبه میتوان نگاه کرد؛ یکی از منظر پزشکی است که همهی ما باید دستورات پزشکی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بپذیریم، فارغ از اینکه چه منافع و معایبی میتواند برای ما داشته باشد. بالاخره این تصمیم بر پایه بحران کرونا و وضعیت موجود گرفته شده است. همینطور که اصلا سابقه نداشت تجمعات مذهبی تعطیل شوند یا رفتارهای اجتماعی مردم در نوروز تغییر کند. این یک بحث است که به هرحال باید این را باید بپذیریم. در همین رابطه مثلا میگویند نسخهی کاغذی میتواند به انتقال یا شیوع کرونا کمک کند حالا من تخصصی در این حوزه ندارم که میتواند باعث شیوع شود یا نه، به هرحال همه ما میدانیم که روزنامه دست به دست میشود. همان زمان قبل از عید هم که روزنامهها منتشر میشد برایمان نشریات را میآوردند همکاران به روزنامهها دست نمیزدند چون به هرحال توی پرواز، جابهجاییها، چاپخانه روزنامه دست به دست میشود و میتواند این ویروس را منتقل کند.
2- جنبهی دیگر اینکه باید از منظر صنفی به آن نگاه کنیم؛ روزنامهنگاران قشری هستند که دارند از طریق چاپ روزنامه ارتزاق میکنند و از نظر اقتصادی برایشان مهم است و اینکه چاپخانههایی که روزنامه را چاپ میکنند، از این زیان در امان نیستند و یک چرخهی بههمپیوسته است. از این لحاظ اگر نگاه کنیم به هرحال اقتصاد آنها به خطر افتاده است، ممکن است شغلشان را از دست بدهند، چون بنیه مالی روزنامهنگاران هم قوی نیست. خود روزنامهها هم پیش از این با صدها مشکل مواجه بودند و فروش چندانی نداشتند، بعضیهایشان نمیتوانستند آگهی جذب کنند. همه این مشکلات الان دیگر با این تصمیم خودشان را نشان دادهاند.
3- بحث دیگر اینکه اساسا وقتی ما با بحران مواجه میشویم نقش رسانه مهم است و در زمان بحران خیلی میتواند به مدیریت بحران کمک کند. رسانهای مثل مطبوعات به خاطر اینکه در مقایسه با رسانههای دیگر مثل رسانههای اجتماعی معتبرترین مطالب در آن منتشر میشود. چرا که مدیرمسئول، سردبیر و خبرنگار نسبت به آن مسئولیت دارند و سعی میکنند از مراجع رسمی مطلب بزند و چون یک رسانهی تحلیلی هستند خیلی میتوانند کمک کنند و از این بابت هم اگر روزنامهها چاپ نشوند، ضربه وارد میشود. البته در حال حاضر که نسخهی کاغذی منتشر نمیشود، نسخهی الکترونیک منتشر میشود که آن هم اگر از جنبهی صنفی به آن نگاه کنیم ایراد دارد چون در کشور ما حقوق مولف رعایت نمیشود. یعنی میبینی اگر نسخهی الکترونیک هم منتشر میشود کسی بابت دریافت آن نسخه از طریق کامپیوتر، لپتاپ و گوشیاش پولی پرداخت نمیکند و درواقع یک چیز رایگان را استفاده میکند و این ذائقه شکل میگیرد که نشریات یک کالای رایگان هست و از این بابت این تصمیم اگرچه در کوتاهمدت به سلامت کمک میکند اما در درازمدت اثراتی روی حرفهی روزنامهنگاری میگذارد چون یک عدهای قطعا ممکن است از این حرفه جدا شوند و بازگشتشان سخت میشود. چون نیاز مالی، آنها را به سمت و سوی دیگری میبرد و در درازمدت میتواند روی جریان اطلاعرسانی در کشور اثر منفی داشته باشد.
4- وقتی ما یک تصمیمی را میگیریم باید به همهی جنبههای آن نگاه کنیم. اینکه نسخهی کاغذی چاپ نشود که من از نظر پزشکی این را میپذیرم ولی از آن سمت باید ساختار فروش نسخهی الکترونیک را از قبل ایجاد کرده باشیم. یعنی آثار منفی اقتصادی این تصمیم را به حداقل برسانیم. در عین حال هم بعضیها هنوز به نسخهی الکترونیک خیلی رغبتی نشان نمیدهند و دوست دارند نسخهی کاغذی دستشان باشد. مثل بحث کتاب که هیچوقت کتاب الکترونیک نتوانست جای کتاب کاغذی را بگیرد. البته اگر ما بخواهیم به سمت روزنامهی الکترونیک برویم باید مهارتهای تولید محتوی داشته باشیم صرفا نسخهی پیدیاف جواب نمیدهد ما باید روزنامههایمان چند رسانهای باشند. یعنی یک تغییراتی در نوع روزنامهنگاریمان بدهیم که آن اتفاق هم نیفتاده است. خود روزنامهنگاران در این روزها مثل همهی مردم مراعات میکنند که مبتلا نشوند، ناقل نباشند، همهی اینها هم تولید محتوی را دچار مشکل کرده است حالا این تصمیم که اخیرا گرفته شد باعث شده یک ذره تمرکز و نگاهها به سمت قشر روزنامهنگار بیشتر شود و مشکلات آنها بیشتر عیان شود. من امیدوارم همینطور که میگویند در هر تهدیدی فرصتهایی هم هست با این وضعی که پیش آمده باعث شود که مسئولان واقعا برای حل مشکلات جامعهی روزنامهنگاری یک فکر اساسی بکنند. اینکه به تدریج ما به سمت روزنامهنگاری الکترونیک برویم البته ما مطبوعاتمان را باید حفظ کنیم هیچ رسانهای قابل حذف شدن نیست. رسانهها گاهی دوران طلایی دارند و گاهی افت پیدا میکنند، فراز و نشیب دارند اما عادتهای رسانهای مردم از بین نمیرود. حتی اگر امروز هم این دستور برگردد و بگویند نه شما میتوانید نسخهی کاغذی منتشر کنید باز هم مشکلات روزنامه نگاران برطرف نمیشود. خیلی از مردم به خاطر ترسی که از کرونا و این ویروس دارند نمیروند روزنامه را بخرند. ما باید چارهاندیشی در خصوص مشکلات روزنامهنگاری داشته باشیم که یکی از آنها این است در بحث خرید و فروش نسخه الکترونیک و آنلاین یک اقداماتی را انجام دهیم؛ اشتراک آنلاین داشته باشیم تا آن خبرنگار یا روزنامهنگار از لحاظ اقتصادی در خطر نیفتد ولی پیشبینی میکنم اگر این پروسه تعطیلی طولانیمدت باشد بعد از برطرف شدن این اوضاع قطعا با ریزشی جدی در چاپ مطبوعات و ادامهی انتشار آنها مواجهایم.
5- بحث دیگری وجود دارد اینکه ما در مدیریت بحران میبینیم بیشتر تمرکز روزنامهنگاران بر روی خبر است در حالی که رسانههایی مثل مطبوعات میتواند علاوه بر خبر با تحلیلهایی که ارایه میدهند بسیار کمککننده باشند. چون کرونا فقط یک مسئله پزشکی نیست. یک مسئله اقتصادی، اجتماعی و حتی یک جاهایی امنیتی است. داریم میبینیم همهی کشورها درگیرش شدند. حکمرانیها دارد تغییر میکند. از این جنبهها مطبوعات بخاطر جنبهی تحلیلیشان خیلی میتوانند کمک کنند و این روزها جای خالی تحلیلها خیلی احساس میشود. مثلا الان در تولید محتوی در حوزهی کرونا بیشترین سهم را خبر دارد ولی سهم مطالب تحلیلی و آموزش سبک زندگی کم است. ما الان به یک آموزشهایی احتیاج داریم برای اینکه این شرایط را چگونه مدیریت کنیم، چگونه مسایل اقتصادیمان را حل کنیم، چگونه ارتباطات عاطفیمان را سامان بدهیم. اما الان سهم خبر بیشتر است و تنوع محتوا در رسانههای ما تقریبا از بین رفته و اغلب رسانههای ما دارند به اخبار کرونا میپردازند و خیلی به بخشها و جنبههای دیگر این موضوع نمیپردازند. در حوزهی خبر آنقدر نشریات باهم رقابت دارند که امروز چند نفر مبتلا شدند تا حدی که به سایر حوزهها توجه ندارند ما اگر بخواهیم کارمان تاثیر داشته باشد باید این آمار را برای مردم معنا و تفسیر کنیم و جای این مطالب خالی است. مثلا برخی از زوجین در این برهه در خانهها دچار مشکل شدند یا بین فرزندان یا فرزندان و والدین اختلافاتی به وجود آمده است، یا اینکه هر روز داریم میبینیم تعداد زیادی افراد تستشان مثبت میشود و از بینشان تعدادی فوت میکنند اما تا الان نشریات هیچ راهکاری برای خانوادههای این افراد ارایه ندادهاند. مثلا گفتیم مراسم برگزار نکنید اما چگونه برگزار کردن در این شرایط را آموزش نمیدهیم. باید محتوایی تولید کنیم که جامعه چگونه میتواند با این افراد همدردی کنند. به هرحال در این شرایط درد اینها دوچندان میشود و جای همهی این مطالب در رسانههای ما خالی است. درواقع این انتظار را داریم که نشریات به سراغ روانشناسان، جامعهشناسان، اقتصاددانان و یا تخصصهای مختلف بروند تا در این برهه به کمک مردم بیایند و تولید محتوا کنند. مردم در این برهه نیاز به کمک دارند. فقط به مردم گفتهایم این کار را بکنید و این کار را نکنید. چگونگی و درست انجام دادن یک کار و همهی جنبهها را در نظر گرفتن تا حدودی جایش خالی است.
به هرحال تعطیلی نشریات یک تاثیرات کوتاهمدتی میگذارد اما هر تصمیمی مخصوصا این تصمیم که بیسابقه بوده است شاید به نظر من اگر دولت ورود پیدا نمیکرد بهتر بود و این تصمیم را واگذار میکرد. مثلا در صنفهای مختلف وقتی میخواهیم تصمیم به تعطیلیشان بگیریم نظر مشورتی آنها را میگیریم. در مورد رسانه هم شاید بهتر بود ما میآمدیم ستاد ملی کرونا با کمک وزارت بهداشت و روزنامهنگاران یک شیوهی صحیح استفاده از روزنامه را در این شرایط منتشر میکرد و روزنامه هم میتوانست منتشر شود. یعنی افرادی که از روزنامه میخواستند استفاده کنند میگفتند این روزنامه را به این شکل خریداری کنند، و بعد از خواندن به این شکل امحا کنند، یا شیوهی توزیعاش را تغییر میدادند. حذف نسخهی کاغذی روزنامه یک مسئلهی چالشبرانگیز است و بهتر بود براساس واقعیت تصمیم گرفته شود.